ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

ی پله بالاتر

پله ی بعدی رو تو زندگیم میخوام به کمک خدا خودم مشخص کنم ، 

طعم تلخی رو هروز و بارها دارم میچشم ، لحظه ها سختن اما میگذره ، 

مهم اینه که خدااا بعد از مدت ها میخوام صدات بزنم ، 

دستمو میبینی ، دستامو بگیر 



لحظه هایی که بر باد رفت ..

ی ِ شمع روشن کردم روبروم ، 

حالا میفهمم چ ِ بی هدف فقط کوچیک شدم .. 


زندگی

زندگی تغییر نمیکنه ، این ما ادماییم که هروزمون پر از تغییره ...