ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

زشت ترین ماسک دنیا .. » لبخنده !

در سینه ی مرداب ها

گل های وحشی و زیبائی

میرویند و ... میمیرند ...

بی آنکه دلی را نگران و چشمی را گریان سازند ...

                                       « پروین »

p.s.1 -» چقد از ادمائی که ی ماسک میزنن رو صورتشون و همه چیز رو از دیگران مخفی میکنن بدم میاد « مثه خودم !

p.s.2قلبم درد میکنه .. نفس تنگی دارم .. با اهنگ بلاگم ... زندگی میکنم .. ! چقدر بابائی رو دوست دارم .. !

p.s.3 -» من از زندگی چی میخوام ؟؟ من چرا اینطوریم ؟؟! مثلا" نزدیکای جواب کنکور بود .. اما انگار نه انگار که داره اتفاقی میوفته .. اما 3 شب رو کامل نتونستم بخوابم .. بدون اینکه خودم بدونم .. تا اینکه مامان پری به حالت تیکه بهم گفت .. چرا اینقدر به اطرافم کم توجهم .. ؟ چرا جدیدا" سطحی نگر شدم .. ! من کیم ؟ چی میخوام از این زندگی .. ؟ نکنه این زندگی پوچه ؟ اگه پوچه چرا من اینجام ؟ برای چی باید زنده باشم . ؟

p.s.4 -» ما آدما چقدر بی کاریم ... خیلی بی کاریم ! خیلیامون زنده ایم و نمیدونیم واسه چی زندگی میکنیم ...

p.s.5 -» خیلی از ماها ظلم میکنیم و خیلی راحت فراموش میکنیم .. اما ای کاش می فهمیدیم این ظلم ... از جنایت بدتره .. ! دخترکی که تمام شد .. نگرانتم عزیزم .. ! امیدوارم بنویسی .. دلتنگ نوشته های جالبتم !

p.s.6 -» خوبم .. می گذره .. بدون اینکه بفهمیم ... و خوب بگذرونیمش .. ! نگران کنکورمم نیستم .. مطمئن باشید .. مهم نیست !

p.s.7 -» پریسا ... راحیلا ... چتتون رو بزارید واسه پست قبلی ... کامنت دونیشو باز گذاشتم تا شما راحت باشید .. عزیزمین . ! تورو خدا انقدر غصه نخورید ... خدا خیلی بزرگه ! خیلی !

نظرات 138 + ارسال نظر
راحیلا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 03:56

می نوش واست متاسفم ...

که دکتر هر چی میگه سر پیچی میکنی
خیلی دیوونه ای

نمیگی ی وقت کار دستت بده و بدبختمون کنی !!

هیچ وقت به فکر نیسی

به فکر همه هستی جز خودت

راحیلا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 03:57

مرده شور ریختتو ببرن ... اخه کی میتونه تحمل کنه اون چشات ابری بشه .. که حرف دل گرفتگی و گریه میکنی

هر چند که بغضتم تماشائی

راحیلا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 03:58

چطور مگه پری جون ؟؟؟؟؟؟؟

به حرف هیچ کس گوش نمیده !!

می برنش دکتر .. کلی پول ویزیت میدن

خانوم ...

راحیلا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 03:58

که چی ؟
خانوم از دارو خوردن متنفره

باید ببرنش پیش روان پزشک

راحیلا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 03:59

پری تو ی چیزی بهش بگو ....

انقدر غصه میخوره اینجوری شده

راحیلا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 04:00

دکتر گفته نباید عصبانی بشه ...

سمه !

اما خانوم مگه میتونه

اینجوری رو دستمون میمونه و نمی تونیم از شرش راحت شیم .. کسی نمیاد بگیردش که

راحیلا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 04:01

اخه تو که مینوشو ندیدی

انقدی با نکه .. با مزس .. !

بچه پرو چشای خیلی نازی داره
کوفتش بشه

دلم به حال اطرافیان میسوزه
خودش به جهنم

راحیلا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 04:03

خستمون کرده

یهو میبینی می نوش ساکته .. چی شده /؟
دستش رو قلبشه که یواشتر ... من نمیتونم تند بیام

بابا خوب اون داروهای وامونده رو بخور تا پابه پای ما بیای
مگه تو کتش میره

راحیلا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 04:03

هر وقت بهت گفت قرص خورده بدون خیلی درد داشته که غیر قابل تحمل بوده و قرص خورده

اینجوریه

نمیدونی از دستش چی میکشیم

راحیلا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 04:05

دلم براش میسوزه

الان میگه به من ترحم نکن

بی خود میای اینا اینجا میگی
حالا خوبه فردا بیاد همرو پاک کنه

خانوم ازین وحشت داره کسی بهش ترحم کنه

اخه بدش میاد

راحیلا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 04:05

پرییییییییییییییییی

راحیلا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 04:06

پریییییییییییییییییییییی


نیستیییییییی

راحیلا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 04:06

باشه


منم که اعصاب ندارم امشب ..

راحیلا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 04:07

خوابمم نمیادددددددد

راحیلا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 04:07

خسته م

میرم ب مرگم

راحیلا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 04:08

فردا اینا شاید نباشم

مینوش
شاید ی سر بیام خونتون

راحیلا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 04:08

زنده باش

راحیلا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 04:09

بوس باشی

بای بایییییییی

راحیلا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 04:09

عسلی پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 04:13 http://www.asemanvazamen.blogfa.com

وای
سلام
سرم گیج رفت
تا اخر خوندم مهر نوشی داروتو بخور عزیزکم
افرین
فدای تو
لبای تو
من میمیرم
برای تو
بابای

راحیلا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 04:19

مانیا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 08:14 http://www.darpeyeshgh.blogsky.com

سلام می نوشی جونم.
امید وارم هر چه زودتر این بحرانی که الان توشی تموم بشه.
و بازم بشی می نوشی شاد خودم.
بوس.

شیرین پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 08:32 http://www.donyayeshirin.blogfa.ir


می نوشی جونم ایشا ا... شاد بشی
اینجوری نبینیمت عزیزم
حالا واسه من بیخبر آپ می کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شیرین پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 08:32 http://www.donyayeshirin.blogfa.ir

سلام پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 09:03 http://www.abaei.persianblog.ir


تو در تبی و طبیبت چو بید می لرزد
همو که نبض تو را می شنید می لرزد
نگاه کن نه فقط او نگاه کن حتی
کسی که دسته ی مویت برید می لرزد
نگاه کن پدرت با هزار و یک افسوس
از این که میوه ی کال تو چید می لرزد
و مادرت چو درختان سرو از این که
چه بر دل تو در آن شب رسید می لرزد
به زیر پای تو آن پیر مرد پول پرست
همان که مثل صد ها خرید می لرزد
کنار تخت تو آن عاشق تمام شده
همان که ریخته در دل اسید می لرزد
و در نهایت این قصه ی پر از اندوه
هر آن که قلب و دلش می تپید می لرزد

بهنوش پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 10:05 http://www.to-male-mani69.blogfa.com

یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تو میگی حالت بده..........پریسا حالش بده.......دوستم زی زی حالش بده.......ایدا دیگه اپ نمیکنه........متین جونم دیگه نمیاد..............
من خیلی حالو روز خوبی دارم حالا شماها بدترش کنین........
من از همتون بدترم ولی به روم نمیارم...................دلم به شما خوش بود.......

(¯`·._.•چمدان حرفهایم•._.·´¯) پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 10:09 http://mysecrets.blogfa.com

ببخشید که دیر شد ...... تو اف می خونم الان عجله دارم........ قربونت فعلا

الیاد پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 10:16 http://since1989.blogsky.com

مهرنوش،
ماها بعضی وقتا فقط دنبال یکم مهر، یک جمله ...
فقط یکی که بدونه تو دلمون چیه و کمک کنه.

متنات یه جور دلم رو می لرزونه ...

دیشب من داشتم صدای حسین پناهی رو می شنیدم. بابام میگه این اشک خدا رو هم در میاره!!
« جواب زنده بودنم مرگ نبود ... تو رو به خدا بود؟ »
« گفتی ببند چشماتو وقت رفتنه!! ... »

یه چیز جالب. من چند روز پیش یه سری به وبلاگا می زدم یکی نوشته بود:

داداشا و آبجیای وبلاگی ... خداحافظ همین حالا ...!!
نمی دونی تا شبش من حالم خوب نبود.
فکر نبودن یک نفر، گم شدن ... خیلی داغونم می کنه.
نمی دونم چه حسیه!!

راستش منم خیلی با موسیقی بلاگت حال می کنم. سلیقه ات تو اینا تکه!!

راجع به هر چی دلت خواست،
یه الیادی هست... شاید کمکت کرد.
چند تا دوست راحت تر از یک آدم می تونن یه تریلی درد رو تحمل کنن!!

قربان تو،
الیاد ...

قاصدک پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 11:21 http://ghaasedak.blogsky.com/



هیچی ندارم بگم خودت همه چی رو گفتی

راستی فقط تهران زدی؟؟؟؟

ماتیلدا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 11:26 http://matilda1992.blogfa.com

ای بابا تو که تا دیروز همون آپ هیس بودی
روز چند تا آپ می کنی؟

من هر کتابی که خوندنی باشه می خونم البته جز تعداد قابل توجهی از رمان های الکی ایرانی
خیاطی هم اگه دستت روون بشه خیلی لذت بخشه....مخصوصا اگه بلد باشی الگو رو خودت در بیاری اون وقت می تونی فقط یه لباس رو ببینی و بپسندی سه سوته می تونی برای خودت درستش کنی
دیزی پت هم همین کده اون پایین وبلاگمه که روز شماری می کنه شکل گل و بلبله


تو چرا تو وبلاگ خودت افسرده ای؟ وقتی برای من کامنت میذاری خیلی به نظر سرحال و شاد میای

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 11:37 http://toranjestan.blogfa.com

سلام

مهرناز پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 11:53 http://dailystory.blogfa.com/

سلام هیچ میدونی بیان همین نکات در زندگی باعث میشه آدم به خودش بیاد وبعضی مواقع زدن یه سیلی محکم به خودمون آدم رو از خواب بیدار میکنه.

مهرناز پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 11:54 http://dailystory.blogfa.com/

امیدوارم همیشه به سبزیهای زندگی فکر کنی عزیزم

تاینا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 12:53 http://mohsen-asisam.blogfa.com

نامردبرواونجااپ کن دیگه

تاینا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 12:59 http://M

نی نی پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 13:03

چه آهنگی

الیاد پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 13:40 http://since1989.blogsky.com

مهرنوش ... دلم خیلی گرفت...

کلاغ... پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 14:03 http://meshkiam.blogfa.com

من از این فاصله ها دلگیرم...

پرنیان پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 14:21 http://www.missthinker.blogfa.com

ای بابا تو چت شده عزیزم؟چرا اینقدر از خودت نا امیدی؟

پری پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 14:59

تماشایی ترین تصویر دنیا میشوی گاهی..
دلم میپاشد از هم بس که زیبا میشوی گاهی..
حضور گاه گاهت بازی خورشید با ابر است ...
که پنهان میشوی گاهی و پیدا میشوی گاهی..
تقدیم با عشق به مهرنوشی گل خودم (بوس) (بوس)

h$ پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 15:12 http://khateratt.blogfa.com

زندگی دریاییست پرتلاطم پر موج...گاه موجی ارام گاه موجی در اوج

سارا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 16:19 http://www.sara-r.blogsky.com/

سلام چطوری؟
می شه بپرسم دخترکی که تموم شد کیه؟
اصلا یعنی چی که تموم شد؟!!!

بهنوش پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 16:31 http://www.to-male-mani69.blogfa.com

من اپمممممممممممممم..........
زودی پاشو بیا می نوشی جونم.....

مهدی پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 17:52 http://2ta1.blogfa.com

سلام
اگه این طور نبود که هیچ وقت زندگی ما زندگی نبود
این سختی ها هستند که راحتی ها را معنی می کنند



من آپم یه سر بزن

حامد پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 18:52 http://www.kargah-e-khial.blogfa.com

سلام . ممنون که خبر دادی . به خدا توکل کن !! اما نه با عبادت بلکه با تفکر !! که یک ساعت تفکر از هفتاد سال عبادت بهتره !!
چقدر جدی حرف زدم !! نگران کنکور نباش !! منم همین جوری بودم . موفق باشی

جودی پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 19:27 http://babalengderaaaz.blogfa.com

سلام عزیز
من لینکت کردم

جودی پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 19:28 http://babalengderaaaz.blogfa.com

موفق باشی

ترفندستان بهمنیا پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 20:08 http://bahmania.blogfa.com/

سلام خوبی
خوشم اومد
اگه مایلید منو لینک کن
بدرود

آرام پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 21:14 http://sharabetalkh.blogsky.com/

سلام مهرنوش خانومی
یک لحظه فکر کردم خودم نوشتم خیلی شبیه حرف دل من بود
در پناه حق

مهرناز پنج‌شنبه 17 مرداد 1387 ساعت 23:43 http://beautifulsmile.blogsky.com

خدا واقعا بزرگه....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد