ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

چیو باور نمیکنی ..

اینکه من هنوز اینجام یا اینکه هنوزم مورد خطابم قرار گرفتی ؟

چه خبر ؟؟ 

من حتی نمیدونم کجا نظر میشه گذاشت با اینکه اکتیوش کردم ولی نمیبینمش

نظرات 2 + ارسال نظر
... یکشنبه 8 دی 1398 ساعت 20:22

من آره کارم که همونه مشغولم
من خیلی ساله جدا شدم ...
تو همسر خوبه ؟ کوچولو خوبه ؟؟
من تهرانم و همون نزدیکای خونه قبلی قدیما

چرا جدا شدی ؟؟
مامانت چطوره
خوبن شکر خدا
چند وقت پیش پارک ملت رد شدم یادت کردم

... سه‌شنبه 10 دی 1398 ساعت 00:35

دیگه نشد بمونیم
عه میگفتی بیام پارک ملت پیشت

فک کننننن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد