ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
پریروز رفتیم دکتر با خانوم تپلی .. از سید خندان تا شهید قندی پیاده روی کردیم بعدشم رفتیم ختم که همونجاها بود .. کیس رو دیدم .. سعی کردم به روی خودم نیارم ..و همینم شد .. پدرش چقدر با حسرت نگاهم میکرد
پیاده تا میدون رفتیم و شوهر خواهری اومد پیشمون ! // فرداشم صبح زود با هنا قرار داشتیم .. بریم خرید .. رفتیم ُ کلی حسای قشنگ داشتم .. رنگای قشنگ .. باریکه های تنگ و پر از چیزائی که میتونه روحتو شاد کنه .. مسجد امام که تا حالا نرفته بودم رو دیدم ! چقدر دوسش داشتم خیلی قشنگ بود !
بعدشم باهم رفتیم کاخ گلستان ٬ تالار آئینه .. بابا شاه .. که چقدر طبیعی بود .. سر طبیعی بودنشون چقدر خندیدیم .. بعدشم رفتیم پارک لالــه ناهار خوردیم ُ کلی حرف زدیم و ذوق خریدامونو کردیم ُ ٬ آقای هنا اینا
اومد و رفتیم برای یک عدد نی نی گوسفند خریدیم ُ (عروسک پُلیش) منم تهنائی برگشتم و ساعت ۷ اینا رسیدم ! خوچ گذشت
~> هنا ی دخمل ِ دوست داشتنی بود که به این نتیجه رسیدیم که شبیه هم هستیم .. از نظر چهره .. اخلاقا هم شبیهیم !! البته اون اخلاق ِ ش خیلی بهتر از منه
هر دومونم کلاسامون و از بی حوصله گی پیچونده بودیم ..
در کل خیلی خیلی خوب بود
پیوست -: از فکر نبودن هنوز پشیمون نشدم .. اما صندوق پستیم دلم رو لرزوند .. ممنونم بچه ها شماها لطفتون بهم زیاده !! اما کم آوردم .. تلخی توی کلماتم موج میزنه
پیوست پریم -: کامنت ها رو اینجا حتما جواب میدم از این به بعد .. حتما !
عجب اتفاقی
قهوه نوشی و ما بازدید از وبلاگی با طعم قهوه
: ) خوش آمدید ..
عزیزم خیلی خوبه که بهت خوش گذشته ... خوشحالم عزیزم ... ایشالا همیشه بگردی و خرید کنی و با دوستای خوبت حسهای قشنگ رو تجربه کنی ...
ممنونم عزیزم ..
همچنین : )
سیامک انصاری گفتنی گلستان سعدیتون بیرون وبلاگه موج تلخی تو کلماتتون (آآآّه
) برای وبلاگییا ؟؟
منظورتونو نمی فهمم !
میدونی نفر اولی شدی که بهم سر زدی بعد غبار روبی از وبلاگ جوونم؟
بله ..
مبارکتون باشه : )
ببین قبونـــ چشای خوشملتـــ
!
ــ ه . مهمـــ اینــه که فــرد میخواد هر
)
!
)
+ گاهــی وختـــا آدمـــ تلــ خ مینفیسه گاهی عسلـــ ی
فرخـــی ندالــ
دو نـــوع از لحظاتـــش رو یه جوری دیگه بگذرونه . (
شادی ها با گفتـــن 2 برابـــر میشن وتلخــ ی ها کمتـــر !
+ عسلـــ ی گلمـــ تلخی هیچ دلیلی برای نبودنتــــ
نیس دلمــ
+ باش . محکمتـــر باش . جوابـــ تمومـــ تلخی های زندگیتو
با لبخنـــد بده (
شیرین بود .. کامنتت !
بازم خدا را شکر که بهتون خوش گذشته
شُکر ..
حالا چی خریدی ؟
یه عالمههههههههه س
عاشق این گردشا و خیابون گردیام.خیلی به ادم خوش میگذره.
سعی کن زود زود شاداب و سر حال شی.خوب؟!
منــــــــــــــــم
حتما سعیم رو میکنم :*:*
این بزرگ شدنی که میگی چطوریاست؟
از چه نوعه؟
اصلا چرا؟
بده یا خوبه ؟
تو ؟!
خب خیلی عوض شدی .. بزرگ شدنت .. احساساتت جور ِ دیگه شده ..
پُست های امسال با پارسالتو مقایسه کن ...
خیلی خوبه ..
چرا شو هم شاید به همون دلیلی که ی مدت بهت خیلی سخت گذشت ُ ننوشتی ُ ...
+" تـــ ووو " شیریـــن تــری (
)
ــی رو باید قورتـــ داد"
---> نتیجــ ه گیـــری : " نوشــ
شیرین ؟ تلخ تر از من وجوووووووووووود نداره ..
نتیجه ت ولی خوب بودااااااااا اگه من نباشم چه شوددددددددد
ماهم جوونیا کلاسارو می پیچوندیم!!می دونم خیلی حال می ده.تازه اصل حال وقتی که امتحانم داشته باشی اونم از نوع ریاضی.راستی یه وقت اینجارو نبندیا ما تازه داریم مشتری مطالبت میشیما
چشم ..
پیر شدیا ؟
خواننده ی خاموش حدودا یک ساله
چرا خاموش ؟!
عجبـــ !
نمیدونم! شاید به خاطر اینکه حرف به درد بخوری نداشتم!
خوش حالم حالا میشناسمتون ..
: )
پته مته رو نریز رو آب دختر جون!
پته مته داشت :دی ..
حواسم نبود ..
شاید اینا همش بر میگرده به اینکه این زندگی آدمو رفته رفته کرگدن میکنه..
به همون پوست کلفتی
اووووم..
قابل قبول ِ صد در صد !!
ای بابا تو هنوز مجردی که دختر!
جریان کیس چیه؟!ها؟!
شوووور میخوام چی کار کنم بابا !!
رمزو چطوری بهت بدم!؟خصوصی نداره که!!
خصوصی رو ندیدی یعنی ؟
فکر کنم منظورتو نفهمیدم
لایک؟؟؟؟!!!!
نرووووااا راستی!بیخیال این روزا می گذره.
بعد ها که بخونیشون هم تجربه ست هم خاطره
تلخیو و شیرینیم لازمشه
لایک .. یعنی پستت رو دوست داشتم : )
شیرین تحمل اینو که کسی بهم بگه بی خیالش .. و اینا رو ندارم .. ازین میترسم که حرفمون بزنم و کسی بیاد بگه منم اینو تجربه کردم بابا واسه این داری دغ میکنی ؟!
خسته م ... این دگرگونی هنوز برام جا نیوفتاده .. : (
ولی می نویسم !!
آخه دختربچه چرا باید تهران گردی کنه ؟




اینقد میگم که حالت گرفته شه 


خودم یا برات لف تاف میگیرم یا کیس و خورد میکنم
راستی در مورد پست قبلیت خیلی حالم و گرفتی بعدن حسابت و میرسم ُ میگی نه نیگاه کن
آخه یو چیت شیرینه که میگی تو کلماتت تلخی میزنه ؟ ها ؟
بخدا خیلی اعصابم و خورد کردی - به ذوق و شوق نوشته هات اومدم تو وبسایتت حالا
نصیحت آخر : اینقد دنبال کیس و مانیتور و کیبورد و ... نباش خودم برات لف تاف میخرم
فقط کافیه کدپ س ت ی بدی تا ...
:))
چاکریم .. چشم
منویسم . غمت نباشه .. کیس هم بی خیالش .. بچه که زدن نداره :دی
بله واقعا روز پر باری بوده گویا
اووم اری ..
چقدر خوبه که بانو تمشکی مینویسه
عزیــــــــــــــــــــــــــزم .. :*
:*
khoobi eshgham ?
اره خیلی .. با خوندن کامنتاتون عالیم :*
حتما عاشق شدی!!!!!!!!!!!!
سلام کسی خونه نیس؟یا الله یا الله نامحرم سر راه نباشه مریم اومد آقایون چادر سر کنن خانوما چشما درویش
بابا چرا تریپ غم برداشتی جوونی به این خوبی گلی حیف نیس غمگین باشه
یا علی پاشو پاشو حاضر شو یه سر بریم کلبه من که سر درش نوشته خدابرایم کافیست د پاشو دیگه باشه آدرس رو که برات گذاشتم بهم یه سر بزن یه چایی کیکی نسکافه ای یه استکان غمی یه دونه غصه ای چیزی بهت بدم حالت از اینی که هست بدتر بشه
وبلاگتو نبندی من دلم می گیره تازه تازه پیدات کردم و می خوام حالا حالا ها باهم باشیم
سر بزنی ها منتظرم نذاری ها که اگه بیای مبینی و می فهمی از انتظار چی به سرم اومد
وای چقدر حرف زدم
یا علی مدد
: )
خوش اومدیــــد مریم بانو ..
حالا سیستم منو با خودت شبکه می کنی !!این سییستم کاملا خامه وهیچ اطلا عاتی روش ندارم !!در نهایت گیر هکر بزرگ می افتی سایتتو هک می کنه !!یک جون من براتتتت نوشتم تن خودشو پی پی مالی کرده که چرا به کس گفتی جون !!!!!!!!!!!!!!!!
حالا نمی دونم من به یک نفر بله بدم بیچاره می خواهد چه بکنه !
با منی ؟
سلام بانو.
دوستای وبلاگی یه چیز دیگن.
موافقم !
دهاته شما بزرگه آدم انگیزه کشتن داره ولی دهاته ما کوچیکه نمیشه زیاد گشت
بلی ... حسودی کردی الانی ؟
ولی خب مال شما بهتره ..
حکایتِ "lیا رب مرا به خویشم وا مگذار!"ـه
عزیز دلمی
چقدر خوشحالم که هستی. هستی حتی تلخ.. حتی کم..
اما باش.
خوشحالم که بهت خوش گذشته...
به نظرم اینجور گشت و گذارها برات خیلیییی خوبه.. برای همه خوبه یعنی.. کاش منم بتونم یه دوست همراه پیدا کنم که بیاد باهام بریم یه کم گشت و گذار....
قربونت برم .. به لطف ِ خودته شک نکن !
بیا خودم میبرمت !!
کی ؟ کجا :دی