ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
بازم رسیدیم به آخر سال .. !
امسالم مثه سالای دیگه گذشت !! دسته خیلی وقتاش سخت گذشت .. تلخ گذشت ، باب ِ دل نبود .. اما گذشت ! با تمام ِ بدیاش گذشت .. اینم باید بگم که 89 و 90 جزئی از بدترین سالهای عمرم بودن .. با این حال امیدی به خوب بودن 91 ندارم .. ولی همچنان بانو ئی پُر از آرزو هستم .. !
و همچنان چشمم رو ب ِ آسمون خداوندی ِ تا به همه ی خوبی ها برسم .. هر چند ک ِ فهمیدم ک ِ به این خوبی ها رسیدن مشروط ب ِ گذروندن خیلی بدیاس توی این دنیا !! که تا این سختیا و تلخیا رو نگذرونی .. اون خوبیا به دستت نمی رسن .. تازه کیفیت تلخیا هم خیلی مهم ِ و اون خوبیا رو اونجور ک ِ میخوای بدست نمیاری بازم ..
ولی خیلی خوشحالم که 90 داره تموم میشه ! اصن دارم روز شماری میکنم که چرا انقدر دیر می گذره لامصب .. !
توی این سال ِ لعنتی .. توی 365 روزی همه ی 365 روزش رو مریض بودم ، هم خودم ، هم بابائی هم مامان ! توی این 365 روز ، روزی نبود ک ِ دهن ِ این مردم ِ لعنتی بسه باشه و پشت ِ سرم حرفی نزنن !! فقط خدارو شکر با تموم ِ عیب ُ ایرادائی که دارم این لعنتی ها نتونستن ازم ایراد بگیرن و حرفای صد من ی غاز و بی منطق از دهن ِ لعنتی شون ریخت بیرون !
انگار دارم بزرگ میشم ! دارم وارد دنیای بزرگترا میشم .. صبورتر از سال های پیش شدم ، آرومتر از همیشه م ، بیشتر از قبل همه چی رو میریزم توی خودم ، بیشتر از قبل ضعیف شدم ، چ ِ جسمی چ ِ روحی ! اما با تمام این بدیا ک ِ پشت ِ سر گذاشته شد بازم میگم خدارو شکر .. میتونست بدتر ازین باشه .. ولی نشد !
و ممنونتم خدا جون که هوامونو داری .. با این ک ِ خودم زیاد هواتو ندارم !
روزای خوبی هم گذشت ! روزائی ک ِ به بابائی نزدیک تر شدم ، مامان بهم نزدیک تر شد و بیشتر از همیشه بهم اعتماد میکنه ! نه اینکه جای خانواده شو گرفته باشم نه !! اون ک ِ هیچ وخ نمیشه ! اما حس میکنم بیشتر ازینک ِ وقتشو با اونا بگذرونه با ماس !
این ترم عجیب دَدری شدم .. حوصله رفتن دانشگاه رو ندارم اصن ! 4 سال به همین راحتی تموم شد ! فقظ ازش 3 ماه مونده با برگه ی فارق التحصیلی رو بگیرم !!! با تمام ِ تجربه ها و خاطره هاش !! با تمام ِ سختیا و بدیاش ! و تمام ِ خوبیاش ! ک ِ ی نمونش همین گندم !
ی دوست ِ خوب واسم موند !!
بهترین روزائی که توی امسال گذشت همون با گندم بود ! گریه ها و خنده هامون .. مشکلاتمون .. کنار همدیگ ِ ... تجربه هائی که با هم بدست اوردیم .. چ ِ تو خونه ی اونا .. چ ِ تو خونه ی ما ! با هم گذشت .. بیشتر از همیشه ! مثل خواهر .. گاهی نزدیک تر از حتی خانوم تپلی !
و جوجه کوچولوم ک ِ چ روزائی رو با هم نداشتیم .. واقعا جوجه م بود و هست .. ی جوجه ی تپلی و بامزه و شیرین و دوست داشتنی ! که با هیچی تو دنیا نمیتونم اینا رو عوض کنم !
از همه ی اینا ک ِ بگذریم ، خیلی خسته م ! نمیدونم این خستگی با چی رفع میشه .. اما دوست دارم این خستگی زودتر رفع بشه .. حالا هر جور ک ِ هست !
دلم ی دوربین فوق العاده میخواد ک ِ بزنم به کوه و دشت !
کاش سال جدید ی جور دیگه شروع بشه .، کاش تموم بشه این دردا و سختیا و تلخیا !
کاش ی انرژی جدید و دوباره سِند شه !!
کاش خوب شم ! درد معنی نداشته باشه واسم !
کاش !!!!
91 سر سازش داشته باش ! مچکرم !
بــانــــــو !
سلام تمشکی جوننننم:*
امیدوارم امسال جز خوبی هیچییییییی سراغت نیاد:*
خب تو زندگی بعضی سالهای آدما تلخ میگذره ولی همیشه و همیشه بالاخره ی جایی این تلخی ها جاشو ب خوبی میده
و حتی اگه اینطور نشه یادمیگیریم ک با مشکلات هرچه قدرم ک سمج باشن کنار بیایم و با خوشی های هرچند اندک زندگیمون زندگی کنیم و بخندیم:)
امیدوارم گندم هم همیشه بمونه برات:)
سلام عزیزم ..
بله حق با توء
زندگی خیلی سخته ... !! :|
ممنونم امیدوارم
بانو جان وب قشنگی داری
برات ارزوی هر انچه آرزویش رو داری آرزومندم.
منم تازه اومدم
خوشحالم میکنی بیای.
گذشت اما با درد و حسرت ...
: (
واسه هرکی بخواد
ایشالا که 91 هم سال خوبی برات باشه
مهرنوش...
90 بد نبود، 90 تلخ بود...
90 همه ی روزاش مثل یه خواب بود، یه خواب که می خوای زودتر بیدار شی و مطمئن شی هیچکدوم از اتفاقاتش وجودِ حقیقی نداره...
امان از آدما... آدمایی که میان گند می زنن به زندگیتو میرن! میرن که به آرزوهاشون برسن...! امان از آدما...
مهرنوش، من نمی دونم مشکلت چیه.. چیه که انقدر داره ناراحتت می کنه.. سنگینه.. و شاید غیر قابل هضم..
اما یادت باشه رفیق،
هر وقت و هر لحظه که خواستی یه نفری اینورا هست که دو تا گوش داره صرفا" برای شنیدن و بس...
مهرنوش عزیزم،
از ته دل برات آرزو می کنم که 91 باهات رفیق باشه.. سنگِ تموم بذاره و جورِ 2 سالِ قبل خودشم بکشه..
امیدوارم تک تکِ روزهات پر از اتفاقاتِ خوبِ محال باشه...
و بهترین خاطرات رو تو این سال تجربه کنی...
غم نبینی.. غصه نخوری.. شاد زندگی کنی.. به کوریه چشمِ این و اون!!!!
قشنگ ترین لحظه ها و شیرین ترین دقایق رو برات آرزو می کنم دوستِ خوبم...
عیدت مبارک
اولین پست رمزداری بود که من اینجا دیدم! اگه دوس داشتی به منم رمز بده
اولی ک ِ نیست ..
اخه اونشم اگه رمز بدم بازم رمزی ِ چیزی ازش متوجه نمیشی .. : )
آخه چرا مریض بودین
؟
شما که دقیقا نمیگید چتون , اما ایشالله که چیزی نیست و سلامتیتونو بدست میارید ...
امیدوارم سال 91 بهترین سالی باشه که می تونید داشته باشید پر از شادی و خوبی .
مریضی ِ دیگه ... یهو میاد سراغ ِ ادم ..
مرسی عزیزم .. منم امیدوارم برای تو بهترین باشه و ازین حال در بیای
ایشالا سال جدید برات پر از خوبی باشه گلم
به هر حال دنیا واسه هر کسی یه جوری می چرخه....کاشکی همه اش ختم به خیر بشه....
سلام عزیزم
بله برای من هم سال خوشایندی نبود امسال واقعا برام سال جدایی ها بود ....
من واقعا واقعا امیدوارم سال ۹۱تندرستی و سلامتی مهمان خونتون باشه و هیچ دردی وجود نداشته باشه که آزارتون بده .
بمیرم :*
منم امیدوارم ... امیدوارم سالی پر از شانس و خوشی باشه برات ..
هم واسه تو ... هم واسه ابجی خانومی ک ِ خیلی دوستش دارم .. و الیانای نازم
آه ه ی آه بلند ..
چه روزهایی ..روزهای خوب ..امیدوار کننده ! روزهای بد ..ناامید کننده!
اما میدونی چیزی که تو روزهای ناامید کننده باعث میشد مشکلات سبک تر از اون چیزی که بودن به نظر بیان وجو تو بود !
ممنونم که هستی :-*
سال جدید سال تو ِبهترینا منتظرتن ! به من اعتماد کن !
عزیزم
این مسئله در مورد تو هم صادق ِ خُب ..
منم ممنونم : *
گندمی نا امید تر از اون چیزی هستم ک ِ فکرشو کنی .. : ((
خدا گندم خانوم رو واست نگه داره ... ما که بخیل نیستیمممممم بانو
خوب شد کاراگاه نشدی
تو برو پست عید بذار :دی
اونم میزارم شما غصه نخور