ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

قربون ِ چشمات برم !


روزگار تیره...

وسط این همه بدی و کینه، سپیدی و امید میبینم وقتی تو بهم میگی: گریه نکن قربون چشات برم...


نظرات 11 + ارسال نظر
نگین جمعه 26 شهریور 1389 ساعت 02:41 http://dreamon.blogfa.com

حس خوبیه.
خیلی خوب ...

دختری با کفشهای پاشنه بلند جمعه 26 شهریور 1389 ساعت 04:02

گریه نکن عزیزکم...فدای برق ِ اون چشات:*

h@ppy g!!rl جمعه 26 شهریور 1389 ساعت 10:00 http://just-me-koko.blogfa.com

گریــــــه نکــ ـــن ...!!!

به چشمـــات نمیـــاد ()

دخترک اشتباهی جمعه 26 شهریور 1389 ساعت 11:19

اوممم !

غزلک جمعه 26 شهریور 1389 ساعت 11:29 http://yeghazalak.blogspot.com

وسط اینهمه کینه و بدی فقط همینهاست که به آدم امید میده

leila جمعه 26 شهریور 1389 ساعت 11:45 http://www.spotdark.blogfa.com

کی میگه؟؟؟؟ هاااااااااااااااااااان

کوریون جمعه 26 شهریور 1389 ساعت 12:03 http://chorion.blogsky.com/

نبودن ما بهت ساخته ها ، قالب های خوشکل مشکل میذاری ناقلا!
این مسابقه که میگی کجاست اونوقت ؟

ققنوس جمعه 26 شهریور 1389 ساعت 14:54 http://be-taravate-baran.mihanblog.com

گریه نکن وقتی ازت دورم
وقتی نمی تونم تو آغوش بگیرمت تا آروم بشی
وقتی نمیتونم اشکات رو با دستام پاک کنم
وقتی...
.
.
چه کنم که دلم تنگ و بی قراره
که جز با اشک ریختن آروم نمیگیره
که بهونه ی تو رو داره...

حقدوست جمعه 26 شهریور 1389 ساعت 16:01 http://www.bia2mofid.persianblog.ir


با سلام و عرض ادب خدمت شما دوست ارجمند.
با مطالب جدید در خدمت شما عزیز هستم:

>> تسلیت توهین به قرآن مجید
http://bia2mofid.persianblog.ir/post/371/

>>> نظرات برخی اندیشمندان غربی در مورد «قرآن کریم»
http://bia2mofid.persianblog.ir/page/24

>>> احادیثی بسیار ارزشمند در عظمت «قرآن کریم»
http://bia2mofid.persianblog.ir/post/372/

>>> داستانهایی خواندنی در مورد «قرآن کریم»
http://bia2mofid.persianblog.ir/page/23

منتظر حضور شما هستم.
توصیه می‌کنم تمام مطالب را و لو گذرا مطالعه فرمایید. مطمئنا بهره خواهید برد.

رزیتـــــــا جمعه 26 شهریور 1389 ساعت 16:14 http://0rozita0.blogfa.com/

واااااااااای چه نایس

آلان جمعه 26 شهریور 1389 ساعت 17:00 http://allaan.wordpress.com/

آخه تمشک که گریه نمیکنه....
یکم تمشک ها ترش و نرسیده بودن...بانو هم که شکمو...همه تمشک های ترشی رو که صد بار بهش گفته بودن :صبر کن هنوز نرسیده نخور - رو خورده...
اینقدر ترش بود که آب از چشاش پرید بیرون. همین...
....................................................
غمگینی بانو...درد دل کن...چارش همینه...یک پست رمز دار

کمی درد دارم !! همین !

اخه نمیدونی که من چقدر عاشق این تمشک های ترشــــــــــــــــــ !!
هستم !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد