ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

مسیر ِ طولانی ِ زندگی

نمیدونم چ ِ اتفاقاتی داره میوفته توی زندگیم .. 

ولی اینو خوب میدونم .. ک ِ ی ِ تغییر خیلی بزرگ داره رخ میده 

نمیدونم درسته یا اشتباه .. 

ولی داره رخ میده ... 

توی این مسیر خیلی طولانی ک ِ تا حالاش کلی طی شده .. 

آیدا تنها کسی بود ک ِ لحظه به لحظه کنارم موند .. 

همه تنهام گذاشتن ..  

ولی آیدا لحظه به لحظه ، پا به پام اومد و با منطق و تجربه ش تنهام نذاشت .. 

آیدائی ازت خیلی ممنونم .. 

امیدوارم این روزا ک ِ طی شد .. 

تصمیمی ک ِ داره گرفته میشه .. 

همش خوب باشه .. 

خدایا .. فقط توئی ک ِ میتونی کمکم کنی .. 

اگر اشتباه میکنم .. تو نذار .. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد