ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

حُب و بغض

قرار بود بیام اینجا و شادیمو ثبت کنم .. چند شبی که خوب گذشت .. ! بلاخره توی تموم ِ روزای خوبی که میگذره ، باید انتظار داشت که یکی بیاد و گند بزنه به خوشیت .. به جای قه قه ِ که از ته ِ گلوت میاد ، بغضی گیر کنه باور نکردنی .. ! بعد از اون همه تلخی ، اون لبخند .. اون خنده ، گاهی فکر میکنم دیگران چشم ِ دیدن ِ خنده های تورو ندارن ! از خداشونه که بد بیاری .. اصن روزگار واست زهر بگذره .. دقت کردی بانو ؟ بعضی از ادما چقدر خودخواهن ، همه چیزو .. حتی خنده رو واسه خودشون میخوان ! روزائی بودن که با کوچکترین تلنگری ابراز خستگی میکردم .. :-S امروز که به خودم نگاه کردم دیدم هنوزم خسته م ، ولی چون ی ِ نوع ِ جدید زندگی رو شروع کردم و میدونم این نوع ِ جدید ی ِ انرژی ِ مضاعف میخواد تا بتونی دووم بیاری و خوب زندگی کنی ، به خاطر همین به روی خودم نمیارم که خسته م .. اما از تو چه پنهون بانو ، الان که میبینم این بغض ِ لعنتی خالی نمیشه ، حُب و بغض ِ بعضی از ادما که بعضا" خیلی نزدیکن بهت از یادت نمیره .. بغض ِ هی بیشتر میشه و منفجر نمیشه که نمیشه .. ی ِ جوری میشه که اون خستگی ِ نمود میکنه و تو هی نمیخوای به روی خودت بیاری که خسته ای .. اما بانو .. خسته م ! نگاهم کن ! دستمال ِ سرم رو ببین ؟ درد میکنه ! شَل زدنم و ببین ؟ رگ گرفتگی ِ ، درد میکنه ، بماند که اینا جسمی بود و روحی ش رو اصن نمیدونم کجای دلم چسب ضربدر خورده بهش .. بماند ! :| میگذره ، اینا خوب میشن مهم اینه که تو بتونی با این مسائل خوب کنار بیای و ازشون به راحتی بگذری ، چیزی که اصلا بلد نیستی و باید یاد بگیریش ، دیشب زیبای خفته بود و آرومت کرد ، شاید روزی حتی اونم ندونه و نتونی بهش بگی .. باید چی کار کرد ؟ : | اینم ی ِ جور خود سازی ِ ..


× امشب دستها رو به آسمون ِ ، خدایا ... تک تک ِ این دستا رو بگیر و نا امیدشون نکن !


نظرات 3 + ارسال نظر
دختر نارنج و ترنج چهارشنبه 18 مرداد 1391 ساعت 16:13 http://toranjbanoo.com

عزیز دل من
خوب من
تمشکی مهربون من
اینا می گذره.... دل عزیزت رو درگیر نکن.......
می دونم گاهی زندگی با آدم چه می کنه؟ آدم ها با آدم چه می کنن؟ اما تو قوی باش.... بگذار حالشون گرفته شه..
عزیز دل خودمی تو.........

درست میگی ..
من ازین همه ضعفم بیشتر ناراحتم ..
همش به این فکر میکنم که یعنی میتونم توی این دنیا دووم بیارم : (
دوست دارم :* :X

ابر بهار پنج‌شنبه 19 مرداد 1391 ساعت 00:29

آخه این کی بید که نوشی مارو اذیت میکنه

ی ِ ادم ِ مجازی ..

amirarslan چهارشنبه 25 مرداد 1391 ساعت 22:44 http://www.helloalive.blogfa.com

سلام؛وبت خیلی جالبه؛میخواستم بدونم سایب بلاگفاربهتریاblogskyمیخواستم یک وب ثبت کنم؛

ممنونم .. توی بلاگتون جواب دادم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد