-
لحظه هایی که بر باد رفت ..
چهارشنبه 30 دی 1394 18:39
ی ِ شمع روشن کردم روبروم ، حالا میفهمم چ ِ بی هدف فقط کوچیک شدم ..
-
زندگی
چهارشنبه 30 دی 1394 18:37
زندگی تغییر نمیکنه ، این ما ادماییم که هروزمون پر از تغییره ...
-
به هوای باران
سهشنبه 31 شهریور 1394 00:48
دلم یکهو نوشتن خواست ، نمیدانم حتی چه باید بگویم ، چه باید بنویسم اما دلم هوای باران دارد . هوای پاییز ، هوای ساز ، هوای تو را ..
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 19 شهریور 1394 18:38
دلم برای نوشتن تنگ شده . برای بودن برای حرف زدن ، خیلی وقته گوشی برای شنیدن و کسی برای گفتن ندارم ، چیزیه که خودم خواستم ، اما چه بد کردم برای خودم و چه بد خواستم ،
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 2 خرداد 1394 00:04
ی حسایی دارم حس میکنم دارم گند میزنم به لحظه هام اما بعضی چیزا که چشمام نمیدید و تو این روزای گند دارم میبینم خوب هم نیستم بعضی وقتا قید همه چیو میزنم اما این که نمیشه این شگردا مدت زمان داره بعد ی زمانی لوس میشه ذهنم درگیره دلم گرفته اما بازم خوبم به خاطر بابا ، به خاطر ماما خوبم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 29 اردیبهشت 1394 22:36
تمشکی همیشه تو زندگیت صادق باش حتی اگر به نفعت نیست !
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 27 اردیبهشت 1394 17:53
یک سالی میشه کلش بازی میکنم امروز تصمیم گرفتم بفروشمش حس میکنم بچمو دارم میدم بره :(
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 26 اردیبهشت 1394 18:31
مادر شدن ، یا مادر بودن رویای شیرینیه مخصوصا فرشته ای از جنس تو داشتن شیرین ِ
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 26 اردیبهشت 1394 18:29
بعضی وقتا فکر میکنم بودنت رویاست همیشه باش ، جلوی چشمام همیشه باش
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 26 اردیبهشت 1394 00:33
این روزا به اسمون نگاه میکنم اما دریغ از حتی ی قطره اسمون ، بیا با هم بغض کنیم بیا باهم بباریم ، مثه اونوختا بیــــــا
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 25 اردیبهشت 1394 15:56
زمان ما ادما رو عوض میکنه ، نمیدونم خوب شدم یا بد ، اما اینو میدونم هنوزم همون تمشکی هستم ، و معتقدم حرفای نگفته رو باید گفت ادما وقتی حرف میزنن رشد هم میکنن تو هنوزم دوست من هستی ، صداتو میشنوم ، میدونم که صدامو میشنوی پس حرفاتو بزن گوش میکنم
-
بدون نقطه ، حاشیه ، صریح
جمعه 25 اردیبهشت 1394 01:16
یکی از اخلاقای جدیدم اینه که حرف دلمو راحت بیان میکنم . بدون نقطه ها حرف میزنم ، صریح چه بد باشه چه خوب برام مهم نیست از ادمایی هم که حرف دلشونو صریح میزنن خوشم میاد این ادما هیچی تو دلشون نمیمونه غم باد نمیگیرن دورو هم نیستن ، اینجوری حال میکنم بدون نقطه ها حرف بزنیم ، صریح ، واضح ، بدون حاشیه اینجوری دوست داشتنی تره
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 24 اردیبهشت 1394 23:44
خیلی چیزا هست که نمیدونم خیلی کارا هست که نکردم خیلی لذت ها هست که نبردم به معنای واقعی میخوام زندگی کنم لذت ببرم به معنای واقعی خدایا کمکم کن
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 24 اردیبهشت 1394 23:41
هیچ چیزی تو این دنیا زجر اور نیست جز بدون عشق زندگی کردن
-
دوباره
پنجشنبه 24 اردیبهشت 1394 21:48
میخوام دوباره شروع کنم به نوشتن میخوام تازه بشم میخوام باشم اینجا به اخر نمیرسه ، مطمئنم مطمئن باش تمشکی
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 22 اردیبهشت 1394 13:13
ابریم ، اما نباید بباره ،
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 22 اردیبهشت 1394 13:12
کاش کمی بارون بباره ،
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 22 اردیبهشت 1394 13:12
کاش کسی ، دلش برام تنگ بشه
-
..
سهشنبه 22 اردیبهشت 1394 13:01
خیلی وقته نیستم ... کجام ، چیکار میکنم ، نمیدونم فقط میدونم دارم گم میشم زندگی سوارم شده و داره میره .. منو میبره دل تنگم .....
-
حسای منفی
شنبه 16 اسفند 1393 00:05
همیشه سایه ی خوشبختی شب وروزاتو پر نمیکنه بضی وقتام هست که حسای بد تمام وجودتو میگیره و دقیقن نمیدونی باید چیکار کنی تا خوب پیش بری حسای بد ازت دور بشه و اروم بشی حسای بد اروم و قرارو ازم گرفتن دل بستن ی چیزه و دل نبستن و تنها بودن ی چیز دلم گرفته ، گاهی وقتا فکر میکنم نکنه بیهوده دل بستم نکنه دل به کسی بستم که اصلا...
-
اغوش ِ تو
جمعه 1 اسفند 1393 22:52
اغوشت بهم قدرت میده
-
پی ِ این خونه با دلتنگی گذاشته شده
پنجشنبه 20 آذر 1393 22:35
اینجا چه دلتنگم
-
بغضمو چطور قایم کنم
دوشنبه 17 آذر 1393 22:58
-
باران
یکشنبه 9 آذر 1393 11:35
فکر ِ اینکه کلا فراموشش کرده باشی مثه همه ی ادمای فراموش شده ی این شهر ولی باران ی ِ سه نقطه ی آن روزهای دور
-
27 nov.
پنجشنبه 6 آذر 1393 23:57
و باران کودکی را متولد کرد ارامش داد رها کرد یک بار ِ دیگر هم روز ِ من گذشت باران بارید متولد شدم
-
ی ِ وقتایی ،، ی ِ روزایی
پنجشنبه 6 آذر 1393 00:30
دونفری نزدیک ِ پنجره ... با قدمای پُر قدرت انتخابش میکردم ، این طرف صندلی جایی که تموم ِ زاویه ی پنجره فقط تو چشمای خودم باشه می نشستم ، و صندلی ِ رو به رو همیشه خالی بود ! همیشه دوست داشتم وقتی کافه میرم تنها برم ، خودم باشم و ی ِ صندلی ِ پُر از سکوت تا بتونم خوب نگاه کنم ، خوب فکر کنم ، حتی تنهایی قهوه خوردن رو هم...
-
اذر
شنبه 1 آذر 1393 23:21
http://tameshki.blogsky.com/1392/09/01/post-1140 اینم پارسال و همه ی سالای عمر ِ من
-
اسمان ِ دلم
شنبه 1 آذر 1393 23:09
بغض دارد امشب من بغض ِ بی دلیل و مبهم از ان شب هاست که میخواهم بگریم و نمی شود یاد ِ شب های تنهاییم به خیر هر وقت میخواستم گریه میکردم کسی دلیل گریه هایم را نمیخواست اما حالا هر چیزی باید دلیلی داشته باشد گریه هایت ، خنده هایت ، حتی زندگیت اذر ماه ِ امسال هم اغاز شد و بارانی نبارید تا اسمان ِ چشم هایم رنگ ِ ارامش را...
-
باید بر گردم
پنجشنبه 10 مهر 1393 19:27
ی ِ ذهن ِ شلوغ دارم که دوست دارم اروم بشه ، به گوشه گوشه ش که سر میزنم ، نا آرومی موج میزنه ی گوشه ش به ی ِ جای نا معلوم خیره شده ، ی گوشه ی دیگه غرق دلتنگی ِ ، دلتنگ ِ ادما ، و بی قرار ِ روزای خوب بعد مدتها موهامو بافتم و گل سرای بچگونمو زدم و رفتم به چندین سال پیش من اون روزامو میخوام ، وایسا دنیا خیلی چیزامو جا...
-
فصل من
سهشنبه 1 مهر 1393 15:16
پائیزت مبارک دخترک + دومین مهر ماهی که بیکاری دخترک